چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم نیازهایمان نادیده گرفته میشود؟
همه ما در روابط عاشقانه به دنبال حس ارزشمندی، درک شدن و برآورده شدن نیازهایمان هستیم. اما متاسفانه گاهی اوقات این احساس به وجود میآید که نیازهایمان نادیده گرفته میشوند و این موضوع میتواند منجر به نارضایتی و حتی پایان رابطه شود. اما چرا این اتفاق میافتد؟


مقایسه رابطه خود با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط کاملا مطلوب دیگران میتواند باعث شود که احساس نارضایتی کنیم و فکر کنیم نیازهایمان نادیده گرفته میشوند.عدم قدردانی از تلاشهای طرف مقابل:
گاهی اوقات شریک عاطفیمان تلاش میکند تا نیازهای ما را برآورده کند، اما ما به این تلاشها توجه نمیکنیم و از او قدردانی نمیکنیم.
چرا در روابط عاشقانه گاهی نیازهایمان نادیده گرفته میشود؟
1. عدم شناخت کافی از خود و نیازها
قبل از ورود به یک رابطه، باید بدانیم چه کسی هستیم، چه میخواهیم و چه نیازهایی داریم. اگر خودمان را به خوبی نشناسیم، نمیتوانیم نیازهایمان را به درستی به طرف مقابل منتقل کنیم. این عدم شناخت باعث میشود که حتی ندانیم چه چیزی آزارمان میدهد یا چه انتظاراتی داریم که برآورده نشدهاند. در نتیجه، به مرور زمان احساس نادیده گرفته شدن در رابطه به وجود میآید. به خودتان زمان بدهید و به طور مرتب در مورد ارزش ها و نیازهایتان فکر کنید. از انجام تست های روانشناسی شخصیت غافل نشوید. گاهی نیاز است که از یک متخصص کمک بگیرید.
2. عدم برقراری ارتباط موثر
ارتباط موثر، کلید یک رابطه سالم است. اگر نتوانیم احساسات، افکار و نیازهایمان را به طور واضح و با صداقت با شریک زندگیمان در میان بگذاریم، احتمال نادیده گرفته شدن نیازهایمان افزایش مییابد. برخی افراد به دلیل ترس از قضاوت شدن یا ایجاد درگیری، از بیان نیازهایشان خودداری میکنند. یاد بگیرید که چگونه به طور قاطعانه (اما محترمانه) صحبت کنید و به نیازهای خود اشاره کنید. مهارت های گوش دادن فعال را در خود تقویت کنید. به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید. در زمان مناسب و با لحنی آرام، مشکلات و ناراحتیهای خود را مطرح کنید. از سرزنش کردن و متهم کردن طرف مقابل خودداری کنید.
3. ترس از طرد شدن
گاهی اوقات ترس از طرد شدن باعث میشود که از بیان نیازهایمان خودداری کنیم. فکر میکنیم اگر چیزی بخواهیم که طرف مقابل نتواند یا نخواهد آن را برآورده کند، ممکن است ما را ترک کند. این ترس ریشه در تجربیات گذشته یا الگوهای ارتباطی ناسالم دارد. برای غلبه بر این ترس، باید به خودمان یادآوری کنیم که ارزش داریم و حق داریم نیازهایمان را بیان کنیم. به مرور زمان و با ایجاد اعتماد در رابطه، این ترس کمرنگتر میشود. اگر این ترس بیش از حد شما را آزار می دهد، از یک متخصص کمک بگیرید. خودتان را دوست داشته باشید و برای خودتان ارزش قائل باشید.
4. انتظارات غیرواقعی
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل میتواند منجر به احساس نادیده گرفته شدن شود. هیچکس کامل نیست و نمیتواند تمام نیازهای ما را به طور کامل برآورده کند. انتظار داشته باشید که طرف مقابل هم انسان است و محدودیتهایی دارد. به جای تمرکز بر روی کمبودها، بر روی نقاط قوت رابطه تمرکز کنید. واقعبینانه بودن در مورد رابطه و طرف مقابل، از ایجاد سوءتفاهمها و نارضایتیها جلوگیری میکند. به این فکر کنید که آیا انتظارات شما از طرف مقابل منطقی هستند یا خیر. با شناخت نقاط قوت و ضعف خود و طرف مقابل، انتظارات واقعبینانهتری داشته باشید. به جای تمرکز بر روی تغییر طرف مقابل، بر روی تغییر دیدگاه خود تمرکز کنید.
5. عدم توجه به زبان عشق طرف مقابل
هر فردی به روش خاصی عشق خود را ابراز میکند و دریافت میکند. به این روشها “زبان عشق” میگویند. اگر زبان عشق طرف مقابل را ندانیم، ممکن است تلاشهای او را برای نشان دادن محبت نادیده بگیریم و احساس کنیم که به نیازهایمان توجه نمیشود. پنج زبان عشق اصلی عبارتند از: کلمات تاییدآمیز، وقت گذراندن با کیفیت، دریافت هدیه، انجام خدمات و تماس فیزیکی. با شناخت زبان عشق طرف مقابل، میتوانید به روشی که برای او معنادار است، محبت خود را ابراز کنید. در ضمن، با بیان زبان عشق خود به طرف مقابل، میتوانید به او کمک کنید تا به روشی که برای شما لذتبخش است، به شما محبت کند. با یکدیگر در مورد زبان های عشق صحبت کنید. کتاب “پنج زبان عشق” را مطالعه کنید. به این فکر کنید که طرف مقابل چگونه عشق خود را نشان می دهد.
6. خودخواهی و عدم همدلی






گاهی یک سکوت طولانی در رابطه بیشتر از هزار کلمه نیازهای نادیده گرفته شده را فریاد میزند. من مدتها فکر میکردم مشکل از من است که همیشه احساس میکردم طرف مقابلم مرا درک نمیکند. تا اینکه فهمیدم بعضی نیازها اصلا بیان نشده بودند. نه از ترس نه از خجالت، فقط چون فکر میکردم طرف مقابل باید خودش بفهمد. مثلا دوست داشتم گاهی دستم را بگیرد وقتی در خیابان راه میرویم، اما هیچوقت نگفتم. وقتی بالاخره گفتم، فهمیدم چقدر ساده میتوانست این نیاز را برطرف کند. درک زبان عشق طرف مقابل واقعا معجزه میکند. ساده ترین چیزها وقتی بیان نشوند تبدیل به بزرگترین دلخوری ها میشوند. خیلی وقتها ما نیازهای خودمان را هم نمیشناسیم تا زمانی که کسی آنها را برآورده نکند. باید اول خودمان را بشناسیم بعد توقع داشته باشیم دیگری ما را درک کند.
اینجا نباید از نکات ممنوعه استفاده شود. کاملا به صورت طبیعی و بر اساس تجربه شخصی بنویس.