چرا گاهی در رابطه احساس میکنیم هیچ چیز درست پیش نمیرود؟
همه ما در روابط خود، چه عاطفی، چه دوستانه و چه خانوادگی، دورههایی را تجربه میکنیم که احساس میکنیم هیچ چیز درست پیش نمیرود. این حس ناخوشایند میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و گاهی اوقات پیدا کردن ریشه مشکل و حل آن دشوار به نظر میرسد. در این مطلب سعی میکنیم به برخی از مهمترین دلایل این احساس بپردازیم: احساس میکنید ارتباط بین شما و طرف مقابل کمرنگ شده است و دیگر مثل سابق شور و اشتیاقی وجود ندارد؟ شاید یکی از دلایل زیر در ایجاد این حس نقش داشته باشد:
- ✅
عدم ارتباط موثر:
شاید نتوانید احساسات و نیازهای خود را به درستی بیان کنید یا به حرفهای طرف مقابل به دقت گوش ندهید. - ✅
انتظارات غیر واقعبینانه:
شاید انتظاراتی از طرف مقابل دارید که برآورده کردن آنها خارج از توان او است. - ✅
عدم قدردانی:
شاید محبتها و تلاشهای طرف مقابل را نادیده میگیرید و به اندازه کافی از او قدردانی نمیکنید. - ✅
عدم وجود صمیمیت عاطفی:
شاید از نظر عاطفی از طرف مقابل دور شدهاید و دیگر احساس نزدیکی و صمیمیت نمیکنید. - ✅
مشکلات حل نشده:
شاید مشکلات و اختلافات قدیمی همچنان حل نشده باقی ماندهاند و باعث ایجاد تنش و نارضایتی میشوند.
علاوه بر موارد فوق، عوامل دیگری نیز میتوانند در ایجاد این حس نقش داشته باشند. به این موارد هم توجه کنید: شاید تغییراتی در زندگی شما یا طرف مقابل رخ داده که رابطه را تحت تاثیر قرار داده است:
- ✅
تغییر در اولویتها:
شاید اولویتهای شما یا طرف مقابل تغییر کرده است و دیگر به رابطه به اندازه کافی اهمیت نمیدهید. - ✅
استرس و فشار روانی:
شاید استرس و فشار روانی ناشی از کار، تحصیل یا مشکلات خانوادگی باعث شده است که حوصله و انرژی کافی برای رابطه نداشته باشید.

- ✅
تغییر در سبک زندگی:
شاید سبک زندگی شما یا طرف مقابل تغییر کرده است و دیگر نمیتوانید به راحتی با هم وقت بگذرانید. - ✅
دخالت دیگران:
شاید دخالت اطرافیان در رابطه شما باعث ایجاد تنش و اختلاف شده است. - ✅
عدم وجود مرزهای مشخص:
شاید مرزهای مشخصی در رابطه وجود ندارد و این موضوع باعث سوء استفاده یا نارضایتی میشود.
گاهی اوقات مشکلات عمیقتری در رابطه وجود دارد که باید به آنها توجه کرد: آیا یکی از این موارد در رابطه شما وجود دارد؟
- ✅
عدم اعتماد:
شاید به طرف مقابل اعتماد ندارید یا او به شما اعتماد ندارد. - ✅
سوء استفاده:
شاید مورد سوء استفاده عاطفی، کلامی یا فیزیکی قرار میگیرید. - ✅
خیانت:
شاید یکی از شما به دیگری خیانت کرده است. - ✅
مشکلات شخصیتی:
شاید یکی از شما دارای مشکلات شخصیتی است که بر رابطه تاثیر منفی میگذارد. - ✅
عدم تعادل قدرت:
شاید یکی از شما قدرت بیشتری در رابطه دارد و این موضوع باعث نارضایتی طرف مقابل میشود. - ✅
اعتیاد:
شاید یکی از شما به مواد مخدر، الکل یا اعتیاد دارد. - ✅
بیماری روانی:
شاید یکی از شما به بیماری روانی مبتلا است که بر رابطه تاثیر منفی میگذارد. - ✅
مشکلات مالی:
شاید مشکلات مالی باعث ایجاد تنش و اختلاف در رابطه شده است. - ✅
اختلافات فرهنگی:
شاید اختلافات فرهنگی باعث سوء تفاهم و درگیری در رابطه میشود. - ✅
اهداف متضاد:
شاید اهداف شما و طرف مقابل در زندگی با هم متضاد است و این موضوع باعث ایجاد نارضایتی میشود. - ✅
عدم رشد فردی:
شاید هر دوی شما در یک جا درجا میزنید و رشد فردی در رابطه تان وجود ندارد.
در صورتی که احساس میکنید به تنهایی قادر به حل مشکلات نیستید، حتماً از یک مشاور متخصص کمک بگیرید.
چرا گاهی احساس میکنیم که در رابطه هیچچیز درست پیش نمیرود؟
1. انتظارات غیرواقعبینانه:
گاهی اوقات ما انتظاراتی از رابطه خود داریم که با واقعیت فاصله زیادی دارند. این انتظارات میتوانند ناشی از فیلمها، کتابها یا تجربیات دیگران باشند. انتظار داشتن یک رابطه بینقص و بدون چالش، غیرممکن است. هر رابطهای فراز و نشیبهای خود را دارد. تلاش برای برآورده کردن انتظاراتی که دستنیافتنی هستند، میتواند باعث ناامیدی و احساس نارضایتی شود. به جای تمرکز بر انتظارات غیرواقعبینانه، سعی کنید رابطه خود را با تمام نقصها و چالشهایش بپذیرید. انتظارات خود را با شریک زندگیتان در میان بگذارید و در مورد آنها به توافق برسید. با صبر و حوصله، میتوانید رابطهای سالم و رضایتبخش بسازید.
2. کمبود ارتباط موثر:
ارتباط موثر یکی از مهمترین ارکان یک رابطه سالم است. اگر نتوانید به درستی با شریک زندگیتان ارتباط برقرار کنید، احتمال بروز مشکلات و سوءتفاهمها افزایش مییابد. کمبود ارتباط میتواند به معنای عدم توانایی در بیان احساسات، نیازها و خواستههای خود باشد. همچنین میتواند به معنای عدم گوش دادن فعالانه به صحبتهای شریک زندگیتان باشد. زمانی که ارتباط موثر وجود نداشته باشد، ممکن است احساس کنید که در رابطه تنها و درکنشده هستید. تمرین فعالانه گوش دادن، بیان احساسات به طور واضح و احترام به دیدگاههای یکدیگر، از جمله این مهارتها هستند. گاهی اوقات کمک گرفتن از یک مشاور میتواند در بهبود ارتباط بین شما و شریک زندگیتان موثر باشد.
3. حل نشدن تعارضها:
تعارضها بخشی اجتنابناپذیر از هر رابطهای هستند. اما اگر تعارضها به درستی حل نشوند، میتوانند به مرور زمان باعث ایجاد مشکلات جدیتر شوند. نادیده گرفتن تعارضها یا سرکوب کردن احساسات، راه حل مناسبی نیست. این کار میتواند باعث شود که خشم و ناراحتی انباشته شوند و به شکل انفجاری بروز کنند. یادگیری روشهای سالم برای حل تعارضها، از جمله مذاکره، سازش و احترام به دیدگاههای یکدیگر، ضروری است. سعی کنید به جای تمرکز بر برنده شدن در بحث، به دنبال راه حلی باشید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد. اگر نمیتوانید به تنهایی تعارضهای خود را حل کنید، از یک مشاور کمک بگیرید.
4. عدم تعهد کافی:
تعهد یکی از عوامل اساسی در موفقیت یک رابطه است. اگر یکی از طرفین یا هر دوی آنها تعهد کافی به رابطه نداشته باشند، احتمال بروز مشکلات افزایش مییابد. تعهد به معنای پذیرفتن مسئولیتهای یک رابطه، تلاش برای حفظ آن و اولویت دادن به نیازهای شریک زندگیتان است. اگر احساس میکنید که شریک زندگیتان به رابطه متعهد نیست، با او در مورد این موضوع صحبت کنید. گاهی اوقات عدم تعهد میتواند ناشی از ترس از صمیمیت، عدم آمادگی برای یک رابطه جدی یا داشتن اهداف متفاوت باشد. در چنین مواردی، باید با یکدیگر صادق باشید و تصمیم بگیرید که آیا میتوانید به رابطه ادامه دهید یا خیر. اگر هر دو طرف مایل به ادامه رابطه هستید، میتوانید با کمک یک مشاور، روی افزایش تعهد خود کار کنید.
5. بیتوجهی به نیازهای یکدیگر:
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید به نیازهای یکدیگر توجه کنند. این نیازها میتوانند عاطفی، جسمی، روانی یا معنوی باشند. بیتوجهی به نیازهای شریک زندگیتان میتواند باعث شود که او احساس تنهایی، نادیده گرفته شدن و بیارزش بودن کند. برای اینکه به نیازهای شریک زندگیتان توجه کنید، باید او را به خوبی بشناسید و از خواستهها و آرزوهایش آگاه باشید. به صحبتهای او گوش دهید، به زبان بدن او توجه کنید و از او سوال بپرسید. سعی کنید نیازهای او را در اولویت قرار دهید و به او نشان دهید که برایتان مهم است. اگر نمیدانید چگونه به نیازهای شریک زندگیتان توجه کنید، از او بپرسید که چه انتظاراتی از شما دارد.
6. عدم وجود صمیمیت:
صمیمیت یکی از ارکان اصلی یک رابطه عاشقانه است. صمیمیت فراتر از رابطه جنسی است و شامل احساس نزدیکی، اعتماد، درک متقابل و ارتباط عاطفی عمیق میشود.
عدم وجود صمیمیت میتواند باعث شود که رابطه سرد و بیروح به نظر برسد. برای افزایش صمیمیت در رابطه، میتوانید کارهایی مانند صحبت کردن در مورد احساسات خود، گذراندن وقت با کیفیت با یکدیگر، انجام فعالیتهای مشترک و ابراز محبت و عشق را انجام دهید. سعی کنید فضایی امن و صمیمی ایجاد کنید که در آن هر دو طرف احساس راحتی و اعتماد به نفس داشته باشند. اگر در ایجاد صمیمیت مشکل دارید، از یک مشاور کمک بگیرید.
7. خیانت (عاطفی یا جسمی):
خیانت یکی از آسیبزنندهترین تجربیات در یک رابطه است. خیانت میتواند به اعتماد، صمیمیت و امنیت رابطه آسیب جدی وارد کند. خیانت همیشه به معنای رابطه جنسی با فرد دیگر نیست. خیانت عاطفی، یعنی برقراری ارتباط عاطفی عمیق با فردی غیر از شریک زندگی، نیز میتواند به اندازه خیانت جنسی آسیبزا باشد. اگر در رابطهتان خیانت رخ داده است، باید با یکدیگر صادق باشید و در مورد احساسات خود صحبت کنید. بازسازی اعتماد بعد از خیانت، زمان و تلاش زیادی میطلبد و نیاز به تعهد هر دو طرف دارد. در برخی موارد، کمک گرفتن از یک مشاور میتواند در بازسازی رابطه بعد از خیانت موثر باشد. اگر نمیتوانید خیانت را ببخشید و به رابطه ادامه دهید، ممکن است بهتر باشد که رابطه را تمام کنید.
8. مشکلات مالی:
مشکلات مالی میتوانند فشار زیادی بر یک رابطه وارد کنند. بحث و جدل بر سر پول، عدم توانایی در تامین نیازهای اساسی و نگرانی در مورد آینده مالی، میتواند باعث استرس و نارضایتی در رابطه شود. باید در مورد مسائل مالی با شریک زندگیتان صادق باشید و به طور مشترک برای حل مشکلات تلاش کنید. ایجاد یک بودجه مشترک، تعیین اهداف مالی و مشورت با یک مشاور مالی میتواند در مدیریت مشکلات مالی موثر باشد. اگر مشکلات مالی به طور جدی بر رابطهتان تاثیر میگذارند، از یک مشاور کمک بگیرید.
9. دخالت خانواده:
دخالت خانواده میتواند یکی از عوامل استرسزا در یک رابطه باشد. دخالت بیش از حد والدین، خواهر و برادر یا سایر اعضای خانواده، میتواند باعث ایجاد اختلاف نظر، حسادت و عدم استقلال در رابطه شود. باید مرزهای مشخصی با خانواده خود تعیین کنید و از رابطهتان در برابر دخالتهای غیرضروری محافظت کنید. با شریک زندگیتان در مورد میزان دخالت خانوادهای که احساس راحتی میکنید صحبت کنید و در مورد نحوه برخورد با این موضوع به توافق برسید. اگر نمیتوانید به تنهایی با دخالت خانواده مقابله کنید، از یک مشاور کمک بگیرید.
10. عدم وجود سرگرمی و تفریح مشترک:
گذراندن وقت با کیفیت با یکدیگر و انجام فعالیتهای سرگرمکننده، یکی از راههای تقویت صمیمیت و نزدیکی در رابطه است. اگر هیچ سرگرمی و تفریح مشترکی با شریک زندگیتان ندارید، ممکن است احساس کنید که از هم دور شدهاید. سعی کنید فعالیتهایی را پیدا کنید که هر دو از آنها لذت میبرید. این فعالیتها میتواند شامل تماشای فیلم، رفتن به رستوران، پیادهروی، سفر کردن یا انجام یک ورزش مشترک باشد. مهم نیست که چه فعالیتی را انتخاب میکنید، مهم این است که از وقت گذراندن با یکدیگر لذت ببرید و خاطرات خوبی بسازید. اگر نمیدانید چه فعالیتهایی را با شریک زندگیتان انجام دهید، از او بپرسید که به چه چیزهایی علاقه دارد. مهم این است که خلاق باشید و از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید.
11. تغییرات بزرگ زندگی:
تغییرات بزرگ زندگی، مانند نقل مکان به یک شهر جدید، تغییر شغل، تولد فرزند یا از دست دادن عزیزان، میتواند فشار زیادی بر یک رابطه وارد کند. این تغییرات میتوانند باعث استرس، اضطراب و ناامنی در رابطه شوند. باید در دوران تغییرات بزرگ زندگی، با یکدیگر همدل باشید و از یکدیگر حمایت کنید. به صحبتهای شریک زندگیتان گوش دهید، به او اطمینان خاطر بدهید و به او کمک کنید تا با تغییرات جدید سازگار شود. با حمایت از یکدیگر و تلاش برای غلبه بر چالشها، میتوانید رابطهای قویتر و پایدارتر بسازید.
12. مقایسه رابطه خود با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یکی از اشتباهات رایج است که میتواند باعث نارضایتی و ناامیدی در رابطه شود. هر رابطهای منحصر به فرد است و هیچ دو رابطهای کاملاً شبیه به هم نیستند. به جای تمرکز بر آنچه که در رابطه دیگران وجود دارد و در رابطه شما وجود ندارد، بر نقاط قوت و ویژگیهای مثبت رابطه خود تمرکز کنید. به جای مقایسه رابطه خود با دیگران، سعی کنید رابطهای بسازید که برای شما و شریک زندگیتان رضایتبخش باشد. اگر نمیتوانید دست از مقایسه رابطه خود با دیگران بردارید، از یک مشاور کمک بگیرید.
13. سوء استفاده (عاطفی، جسمی، یا کلامی):
سوء استفاده در هر شکلی، چه عاطفی، چه جسمی و چه کلامی، غیرقابل قبول است و میتواند آسیب جدی به سلامت روانی و جسمی فرد قربانی وارد کند. اگر در رابطهای هستید که در آن مورد سوء استفاده قرار میگیرید، باید به دنبال کمک باشید. با یک دوست، عضو خانواده، مشاور یا خط تلفن بحران تماس بگیرید. خروج از یک رابطه سوء استفادهگرانه ممکن است دشوار باشد، اما این کار برای حفظ سلامت و امنیت شما ضروری است. افراد سوء استفادهگر معمولاً تغییر نمیکنند و سوء استفاده ادامه خواهد داشت. به خودتان اهمیت بدهید و به دنبال زندگی بهتری باشید.
14. عدم پذیرش مسئولیت:
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید مسئولیت اعمال و رفتارهای خود را بپذیرند. عدم پذیرش مسئولیت و انداختن تقصیر به گردن دیگری، میتواند باعث ایجاد تنش و ناراحتی در رابطه شود. اگر اشتباهی کردید، آن را بپذیرید و از شریک زندگیتان عذرخواهی کنید. تلاش کنید تا از اشتباهات خود درس بگیرید و در آینده از تکرار آنها خودداری کنید. اگر در پذیرش مسئولیت مشکل دارید، از یک مشاور کمک بگیرید.
15. عدم وجود اهداف مشترک:
داشتن اهداف مشترک، یکی از عوامل مهم در موفقیت یک رابطه است. اهداف مشترک میتواند شامل خرید خانه، بچه دار شدن، سفر کردن، یا پیشرفت در شغل باشد. اگر هیچ هدف مشترکی با شریک زندگیتان ندارید، ممکن است احساس کنید که در دو مسیر جداگانه حرکت میکنید. با شریک زندگیتان در مورد اهداف و آرزوهای خود صحبت کنید و سعی کنید اهدافی را پیدا کنید که هر دو به آنها علاقه دارید. اگر در تعیین اهداف مشترک مشکل دارید، از یک مشاور کمک بگیرید.
16. مشکلات جنسی:
مشکلات جنسی میتوانند تاثیر زیادی بر رضایت و صمیمیت در رابطه داشته باشند. این مشکلات میتواند شامل کاهش میل جنسی، اختلال در نعوظ، زودانزالی، یا عدم ارگاسم باشد. باید در مورد مشکلات جنسی خود با شریک زندگیتان صادق باشید و به دنبال راه حل باشید. اگر نمیتوانید به تنهایی مشکلات جنسی خود را حل کنید، از یک متخصص کمک بگیرید.
17. عدم قدردانی:
ابراز قدردانی از زحمات و تلاشهای شریک زندگیتان، یکی از راههای مهم برای تقویت رابطه است. عدم قدردانی، میتواند باعث شود که شریک زندگیتان احساس بیارزشی و نادیده گرفته شدن کند. به طور مرتب از شریک زندگیتان برای کارهایی که برای شما انجام میدهد تشکر کنید. به او بگویید که چقدر او را دوست دارید و از او قدردانی میکنید. نوشتن یک یادداشت محبتآمیز، خرید یک هدیه کوچک، یا انجام یک کار غیرمنتظره برای شریک زندگیتان، میتواند نشان دهنده قدردانی شما باشد. اگر به سختی قدردانی میکنید، سعی کنید هر روز به سه چیز که از شریک زندگیتان قدردانی میکنید فکر کنید. به مرور زمان، قدردانی کردن برایتان آسانتر خواهد شد.
18. کمالگرایی:
کمالگرایی، میتواند باعث ایجاد استرس و اضطراب در رابطه شود. افراد کمالگرا، معمولاً انتظارات غیرواقعبینانهای از خود و شریک زندگیشان دارند و به سختی میتوانند اشتباهات را بپذیرند. به جای تلاش برای بینقص بودن، سعی کنید خودتان را همانطور که هستید بپذیرید. به شریک زندگیتان نیز اجازه دهید تا اشتباه کند و از او حمایت کنید. اگر کمالگرایی به رابطهتان آسیب میزند، از یک مشاور کمک بگیرید.
19. اعتیاد:
اعتیاد به مواد مخدر، الکل، ، یا هر چیز دیگری، میتواند تاثیر ویرانگری بر رابطه داشته باشد. اعتیاد، میتواند باعث ایجاد مشکلات مالی، خشونت، خیانت، و عدم اعتماد در رابطه شود. اگر شریک زندگیتان اعتیاد دارد، باید به او کمک کنید تا درمان شود. با یک متخصص اعتیاد مشورت کنید و به او در یافتن یک برنامه درمانی مناسب کمک کنید. در طول دوره درمان، از شریک زندگیتان حمایت کنید و به او نشان دهید که به او ایمان دارید. اگر خودتان اعتیاد دارید، به دنبال کمک باشید. درمان اعتیاد، میتواند زندگی شما و رابطه شما را نجات دهد.
20. بیماریهای روانی:
بیماریهای روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی، یا اختلال شخصیت، میتواند تاثیر زیادی بر رابطه داشته باشد. بیماریهای روانی، میتواند باعث ایجاد تغییرات در خلق و خو، رفتار، و توانایی ارتباط برقرار کردن شود. اگر شریک زندگیتان بیماری روانی دارد، باید درک و حمایت خود را نشان دهید. او را تشویق کنید تا به دنبال درمان باشد و به او در یافتن یک متخصص کمک کنید. 
21. از دست دادن هویت فردی:
در یک رابطه، باید هویت فردی خود را حفظ کنید. از دست دادن هویت فردی، میتواند باعث شود که احساس نارضایتی، تنهایی، و وابستگی بیش از حد به شریک زندگیتان کنید. به دنبال علایق و سرگرمیهای خود باشید، وقت خود را با دوستان و خانواده خود بگذرانید، و به دنبال اهداف شخصی خود باشید. اگر احساس میکنید که هویت فردی خود را از دست دادهاید، با شریک زندگیتان در مورد این موضوع صحبت کنید و به دنبال راههایی باشید تا استقلال خود را بازیابید. از یک مشاور کمک بگیرید تا بتوانید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و دوباره با خودتان ارتباط برقرار کنید.







یکی از اشتباهات رایج در این گونه مواقع، تلاش برای حل همه مشکلات یک باره است. من دیده ام زوج هایی که با لیست بلند بالایی از انتظارات و توقعات نشسته اند صحبت کنند و در نهایت فقط برآشفته شده اند. بهتر است هر بار روی یک موضوع خاص تمرکز کرد و قدم به قدم پیش رفت.
گاهی اوقات ما فکر می کنیم اگر طرف مقابل را در شرایط هیجانی و احساسی قرار دهیم، سریع تر به نتیجه می رسیم. این کار نتیجه معکوس دارد. من خودم زمانی که همسرم را وسط جمع مورد انتقاد قرار دادم، فقط باعث شدم دیوار بلندتری بین ما ساخته شود.
یک اشتباه دیگر، مقایسه مداوم رابطه خود با دیگران است. یادم می آید مدتی هر مشکل کوچکی را بهانه می کردم و می گفتم فلانی اینجوری نیست. بعد فهمیدم هر رابطه ای چالش های منحصر به فرد خودش را دارد و ظاهر همیشه با واقعیت فرق می کند.
خیلی ها وقتی احساس می کنند رابطه درست پیش نمی رود، شروع به بررسی تک بعدی ماجرا می کنند. یا فقط طرف مقابل را مقصر می دانند یا فقط خودشان را سرزنش می کنند. در حالی که معمولا مسائل رابطه چند وجهی است و نیاز به نگاهی همه جانبه دارد.