چرا در بعضی روابط احساس میکنیم که همه چیز به دست روزگار سپرده شده است؟
آیا تا به حال در رابطهای بودهاید که احساس کنید هیچ کنترلی بر آن ندارید؟ گویی سرنوشت رابطه از قبل تعیین شده و شما فقط نظارهگر هستید. این حس ناخوشایند میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. در این مقاله به بررسی عواملی میپردازیم که باعث میشوند در یک رابطه احساس کنیم همهچیز به دست روزگار سپرده شده است. این حس درماندگی و بیاختیاری میتواند بسیار فرساینده باشد و به مرور زمان، رضایت از رابطه را به شدت کاهش دهد. شناخت دلایل این احساس، اولین گام برای تغییر و بهبود وضعیت است.
- ✅
عدم ارتباط موثر:
وقتی نتوانیم به درستی با طرف مقابل ارتباط برقرار کنیم و نیازها و خواستههای خود را بیان کنیم، احساس میکنیم که در مسیری ناخواسته پیش میرویم. - ✅
ترس از رویارویی:
اجتناب از بحث و گفتگو در مورد مشکلات، به جای حل آنها، باعث میشود مسائل انباشته شده و رابطه به سمت مسیری ناگزیر پیش برود. - ✅
نادیده گرفتن نیازها:
وقتی یکی از طرفین به طور مداوم نیازهای خود را نادیده میگیرد و فقط به خواستههای دیگری توجه میکند، حس میکند که نقشی در تعیین سرنوشت رابطه ندارد. - ✅
عدم تعادل قدرت:
در روابطی که یک طرف قدرت بیشتری دارد و تصمیمات اصلی را میگیرد، طرف مقابل احساس میکند که اختیار چندانی ندارد. - ✅
ترس از دست دادن:
ترس از اینکه با ابراز نظر یا خواستههای خود، طرف مقابل را از دست بدهیم، باعث میشود که سکوت کنیم و اجازه دهیم رابطه به هر سمتی که میخواهد برود. - ✅
مشکلات حل نشده:
وجود مشکلات ریشهای و حل نشده در رابطه، مانند خیانت یا سوء استفاده، باعث میشود که احساس کنیم زخمها التیام نمییابند و رابطه محکوم به فناست. - ✅
عدم حمایت عاطفی:
وقتی طرفین از یکدیگر حمایت عاطفی نمیکنند و در مواقع سختی کنار هم نیستند، حس تنهایی و ناامیدی در رابطه افزایش مییابد. - ✅
انتظارات غیر واقع بینانه:
داشتن انتظارات بیش از حد از طرف مقابل و رابطه، باعث میشود که وقتی این انتظارات برآورده نمیشوند، احساس سرخوردگی و ناامیدی کنیم. - ✅
نداشتن مرزهای مشخص:
عدم تعیین مرزهای شخصی و اجازه دادن به طرف مقابل برای عبور از آنها، باعث میشود که احساس کنیم کنترلی بر زندگی خود نداریم. - ✅
تکرار الگوهای رفتاری:
تکرار الگوهای رفتاری منفی و مخرب در رابطه، باعث میشود که احساس کنیم در یک چرخه بیپایان گیر افتادهایم. - ✅
عدم تمایل به تغییر:
وقتی یکی از طرفین یا هر دو، تمایلی به تغییر و بهبود رفتار خود ندارند، رابطه به تدریج فرسوده میشود. - ✅
نفوذ عوامل خارجی:
دخالت خانواده، دوستان یا سایر افراد در رابطه، میتواند باعث شود که احساس کنیم رابطه از کنترل ما خارج شده است. - ✅
عدم پذیرش مسئولیت:
عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات و نقش خود در مشکلات رابطه، باعث میشود که نتوانیم برای حل آنها قدم برداریم. - ✅
اعتیاد:
اعتیاد یکی از طرفین به مواد مخدر، الکل یا رفتارهای مخرب دیگر، میتواند رابطه را به نابودی بکشاند و احساس بیاختیاری را افزایش دهد. - ✅
بیماری روانی:
وجود بیماری روانی در یکی از طرفین، میتواند چالشهای زیادی را در رابطه ایجاد کند و احساس کنترل را از بین ببرد. - ✅
مسائل مالی:
مشکلات مالی و عدم توافق بر سر مسائل مالی، میتواند تنش زیادی را در رابطه ایجاد کند و احساس ناامنی و بیثباتی را افزایش دهد.
درک این عوامل میتواند به ما کمک کند تا الگوهای رفتاری خود را شناسایی کرده و برای بهبود رابطه تلاش کنیم. این باید بدانیم همواره میتوانیم برای تغییر و بهبود رابطه تلاش کنیم و تسلیم سرنوشت نشویم. تلاش برای ایجاد ارتباطی سالم و رضایتبخش، ارزشمند است و میتواند تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی شما داشته باشد.
عدم وجود ارتباط موثر
یکی از اصلیترین دلایل این احساس، نبود ارتباط موثر و با صداقت بین طرفین است. وقتی نتوانیم نیازها، خواستهها و احساسات خود را به درستی بیان کنیم، گویی سرنوشت رابطه را به دست عوامل بیرونی سپردهایم. ارتباط موثر، کلید حل بسیاری از مشکلات است. بدون آن، سوءتفاهمها انباشته شده و فاصلهها بیشتر میشوند. به مرور زمان، این فقدان ارتباط میتواند منجر به بیتفاوتی و دوری عاطفی شود. در نتیجه، احساس میکنید که کنترلی بر رابطه ندارید و همه چیز به شانس و اقبال بستگی دارد. تلاش کنید ارتباطی باز و با صداقت با طرف مقابل برقرار کنید تا بتوانید با هم مشکلات را حل کنید و سرنوشت رابطهتان را در دست بگیرید.
عدم مسئولیتپذیری
وقتی هر یک از طرفین از پذیرش مسئولیت نقش خود در رابطه شانه خالی میکند، احساس بیاختیاری و واگذاری امور به سرنوشت افزایش مییابد. مسئولیتپذیری به معنای پذیرش سهم خود در مشکلات و تلاش برای حل آنها است. اگر همیشه تقصیرها را به گردن دیگری بیندازید، هیچگاه نمیتوانید تغییری در رابطه ایجاد کنید. مثلا اگر همیشه دیر به قرارها میرسید و این موضوع باعث ناراحتی طرف مقابل میشود، مسئولیت دیر رسیدن خود را بپذیرید و برای رفع آن تلاش کنید. عدم مسئولیتپذیری، اعتماد را از بین میبرد و باعث میشود طرف مقابل احساس کند که شما به رابطه اهمیت نمیدهید. هر یک از طرفین باید سهم خود را در پیشرفت رابطه بپذیرد و برای بهبود آن تلاش کند.
نداشتن اهداف مشترک
وقتی طرفین رابطه اهداف مشترکی برای آینده نداشته باشند، احساس میکنند که در مسیرهای جداگانهای حرکت میکنند و سرنوشت، آنها را به هم رسانده است. اهداف مشترک، به رابطه معنا و جهت میدهند. اگر هر کدام از شما به دنبال اهداف فردی خود باشید و هیچ تلاشی برای همسویی آنها با یکدیگر نکنید، رابطه به مرور زمان فرسوده میشود. مثلا اگر یکی از شما قصد مهاجرت دارد و دیگری تمایلی به این کار ندارد، این اختلاف میتواند باعث بروز مشکلات جدی شود. برای جلوگیری از این احساس، با هم صحبت کنید و سعی کنید اهداف مشترکی برای آینده تعیین کنید. این اهداف میتوانند شامل برنامهریزی برای ازدواج، خرید خانه، سفر رفتن یا هر چیز دیگری باشند که برای هر دوی شما مهم است.
داشتن اهداف مشترک، به شما انگیزه میدهد تا برای حفظ و بهبود رابطه تلاش کنید.
ترس از تعهد
ترس از تعهد میتواند باعث شود فرد به طور ناخودآگاه از تلاش برای بهبود رابطه خودداری کند، گویی که سرنوشت محتوم است. این ترس میتواند ناشی از تجربیات تلخ گذشته، ترس از دست دادن آزادی یا عدم اطمینان به طرف مقابل باشد. فردی که از تعهد میترسد، ممکن است از سرمایهگذاری عاطفی در رابطه خودداری کند و به اصطلاح، یک پا بیرون از رابطه داشته باشد. مثلا ممکن است از صحبت کردن درباره آینده رابطه اجتناب کند یا از معرفی طرف مقابل به خانواده و دوستان خودداری کند. برای غلبه بر این ترس، باید ریشه آن را شناسایی کنید و با آن روبرو شوید. صحبت کردن با یک مشاور میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد.
فقدان صمیمیت
وقتی صمیمیت عاطفی و فیزیکی در یک رابطه کمرنگ میشود، طرفین احساس میکنند که به دو غریبه تبدیل شدهاند و سرنوشت آنها را به هم گره زده است. صمیمیت عاطفی به معنای به اشتراک گذاشتن احساسات، افکار و تجربیات با طرف مقابل است. صمیمیت فیزیکی به معنای ابراز محبت از طریق لمس، بوسه و رابطه جنسی است.
فقدان صمیمیت میتواند ناشی از استرس، خستگی، مشکلات جنسی یا عدم علاقه به طرف مقابل باشد. برای احیای صمیمیت در رابطه، باید وقت و انرژی بیشتری برای آن صرف کنید.
سعی کنید با هم صحبت کنید، تفریحات مشترک داشته باشید و به نیازهای عاطفی و فیزیکی یکدیگر توجه کنید.
انتظارات غیر واقعی
داشتن انتظارات غیر واقعی از رابطه یا طرف مقابل میتواند منجر به ناامیدی و احساس واگذاری امور به سرنوشت شود. هیچ رابطهای کامل نیست و هیچ فردی نمیتواند تمام نیازهای شما را برآورده کند. اگر انتظار داشته باشید که طرف مقابل همیشه در دسترس باشد، همیشه با شما موافق باشد و هرگز اشتباه نکند، ناامید خواهید شد. برای جلوگیری از این احساس، انتظارات خود را تعدیل کنید و واقعبین باشید. به جای تمرکز بر نقصها، بر ویژگیهای مثبت او تمرکز کنید و قدردان داشتههای خود باشید.
عدم تلاش برای حل تعارضها
نادیده گرفتن یا اجتناب از حل تعارضها میتواند به مرور زمان باعث انباشته شدن نارضایتیها و احساس ناتوانی در کنترل رابطه شود. تعارضها، جزء طبیعی هر رابطهای هستند و مهم این است که چگونه با آنها برخورد میکنید. اگر از بحث و گفتگو درباره مشکلات خودداری کنید، این مشکلات به مرور زمان بزرگتر میشوند و رابطه را تهدید میکنند. برای حل تعارضها، باید با احترام به یکدیگر گوش دهید، سعی کنید دیدگاه طرف مقابل را درک کنید و به دنبال راهحلهای مشترک باشید. اگر نمیتوانید به تنهایی تعارضها را حل کنید، از یک مشاور کمک بگیرید.
مقایسه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه در شبکههای اجتماعی، میتواند باعث ایجاد احساس نارضایتی و تصور اجتنابناپذیر بودن مشکلات شود. هیچ دو رابطهای شبیه به هم نیستند و هر رابطهای چالشها و نقاط قوت خود را دارد. به جای مقایسه، بر روی بهبود رابطه خود تمرکز کنید و سعی کنید بهترین نسخه از رابطه خود را بسازید. مقایسه، فقط باعث ایجاد حسادت و نارضایتی میشود. به جای مقایسه، از دیگران الهام بگیرید و از تجربیات آنها استفاده کنید.
گذشتهی حلنشده
حمل کردن بار گذشتهی حلنشده، مانند تجربیات تلخ روابط قبلی، میتواند بر رابطهی فعلی تاثیر منفی بگذارد و احساس درماندگی ایجاد کند. اگر زخمهای گذشته هنوز التیام نیافتهاند، ممکن است به طور ناخودآگاه رفتارهایی انجام دهید که رابطه فعلی را تخریب کنند. مثلا اگر در گذشته خیانت دیدهاید، ممکن است به طرف مقابل خود اعتماد نکنید و دائماً او را کنترل کنید. برای رهایی از تاثیرات گذشته، باید با آن روبرو شوید و سعی کنید آن را بپذیرید. صحبت کردن با یک مشاور میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد. گذشته را رها کنید و به آینده نگاه کنید.
استرس و فشارهای بیرونی
استرس ناشی از مسائل مالی، شغلی یا خانوادگی میتواند بر کیفیت رابطه تاثیر بگذارد و احساس بیاختیاری در بهبود آن ایجاد کند. وقتی تحت فشار هستید، ممکن است نتوانید به نیازهای عاطفی طرف مقابل توجه کنید و به راحتی عصبانی شوید. برای مقابله با استرس، سعی کنید راهکارهای مدیریت استرس را یاد بگیرید. ورزش کنید، مدیتیشن انجام دهید، به موسیقی گوش دهید و وقت بیشتری را با دوستان و خانواده خود بگذرانید. با طرف مقابل خود در مورد استرسهای خود صحبت کنید و از او کمک بخواهید. استرس، یک چالش موقتی است و نباید اجازه دهید که رابطه شما را نابود کند.
وابستگی بیش از حد
وابستگی بیش از حد به طرف مقابل میتواند باعث شود احساس کنید بدون او نمیتوانید زندگی کنید و سرنوشت شما به او گره خورده است. این وابستگی میتواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس، ترس از تنهایی یا تجربیات تلخ گذشته باشد. فردی که به شدت وابسته است، ممکن است رفتارهای کنترلگرانه داشته باشد و از طرف مقابل انتظار داشته باشد که تمام نیازهای او را برآورده کند. برای رهایی از وابستگی، باید بر روی افزایش اعتماد به نفس خود کار کنید و استقلال خود را حفظ کنید. وابستگی سالم، با وابستگی ناسالم متفاوت است. در وابستگی سالم، شما به طرف مقابل خود عشق میورزید، اما استقلال خود را نیز حفظ میکنید.
کمبود سپاسگزاری
نادیده گرفتن خوبیها و زحمات طرف مقابل و عدم ابراز قدردانی میتواند به مرور زمان احساس بیارزشی و عدم تمایل به تلاش برای رابطه را ایجاد کند. سپاسگزاری، یکی از مهمترین عوامل در ایجاد و حفظ یک رابطه سالم است. وقتی از طرف مقابل خود قدردانی میکنید، به او نشان میدهید که او را میبینید و ارزش قائل هستید. سعی کنید هر روز برای چیزهایی که در رابطه خود دارید سپاسگزار باشید. به طرف مقابل خود بگویید که چقدر قدر زحمات او را میدانید و چقدر از بودن با او خوشحال هستید. ابراز سپاسگزاری، نه تنها باعث میشود طرف مقابل احساس خوبی داشته باشد، بلکه رابطه شما را نیز تقویت میکند. سپاسگزاری، یک هدیه رایگان است که میتواند زندگی شما را دگرگون کند.
فقدان بازی و سرگرمی
جدی شدن بیش از حد رابطه و فقدان لحظات شاد و مفرح میتواند باعث ایجاد حس یکنواختی و بیروح بودن رابطه شود. سعی کنید هر از گاهی کارهایی انجام دهید که هر دوی شما از آن لذت ببرید. به سینما بروید، به مسافرت بروید، بازیهای رومیزی انجام دهید یا هر کار دیگری که برای شما جالب است. گاهی اوقات، فقط باید رها کنید و از لحظه لذت ببرید.
عدم پذیرش تغییر
انکار تغییرات طبیعی که در طول زمان در هر فرد و رابطهای رخ میدهد، میتواند منجر به مقاومت و احساس بیکنترلی بر روند رابطه شود. هیچ کس ثابت نمیماند و همه ما در طول زمان تغییر میکنیم. تغییرات میتوانند ناشی از رشد فردی، تغییرات شغلی، تغییرات خانوادگی یا هر عامل دیگری باشند. اگر نتوانید این تغییرات را بپذیرید، ممکن است احساس کنید که رابطه شما از کنترل خارج شده است. سعی کنید به طرف مقابل خود کمک کنید تا با تغییرات سازگار شود و او را در این مسیر حمایت کنید.
نقشهای جنسیتی کلیشهای
پایبندی به نقشهای جنسیتی کلیشهای و عدم انعطافپذیری در تقسیم وظایف میتواند منجر به نارضایتی و احساس عدم تعادل در رابطه شود. در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید به طور مساوی در انجام وظایف سهیم باشند. نباید انتظار داشته باشید که زن همیشه آشپزی کند و مرد همیشه پول در بیاورد. به جای پیروی از کلیشهها، با هم صحبت کنید و وظایف را به گونهای تقسیم کنید که برای هر دوی شما منصفانه باشد. وقتی هر دو طرف در انجام وظایف سهیم باشند، استرس کمتری خواهید داشت و زمان بیشتری برای با هم بودن خواهید داشت. نقشهای جنسیتی کلیشهای، محدود کننده هستند و مانع از رشد و شکوفایی فردی میشوند.
مشکلات جنسی حل نشده
عدم رضایت جنسی و اجتناب از صحبت در مورد مشکلات جنسی میتواند به مرور زمان باعث دوری عاطفی و احساس ناتوانی در بهبود رابطه شود. رابطه جنسی، یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه عاشقانه است.
اگر از رابطه جنسی خود راضی نیستید، باید با طرف مقابل خود در این مورد صحبت کنید. خجالت نکشید و با صداقت نیازها و خواستههای خود را بیان کنید. اگر نمیتوانید به تنهایی مشکلات جنسی خود را حل کنید، از یک متخصص کمک بگیرید. مشکلات جنسی، قابل حل هستند و نباید اجازه دهید که رابطه شما را نابود کنند.
نبود حریم خصوصی
فقدان حریم خصوصی و مرزهای مشخص در رابطه میتواند منجر به احساس خفگی و از دست دادن هویت فردی شود. هر فردی نیاز به حریم خصوصی دارد تا بتواند به خود رسیدگی کند و به علایق شخصی خود بپردازد. اگر دائماً با طرف مقابل خود هستید و هیچ زمانی را برای خودتان ندارید، ممکن است احساس خستگی و فرسودگی کنید. به طرف مقابل خود اجازه دهید که حریم خصوصی خود را داشته باشد و او را تحت فشار قرار ندهید. حریم خصوصی، به معنای احترام گذاشتن به نیازهای فردی یکدیگر است.
تحقیر و بیاحترامی
وجود تحقیر و بیاحترامی در رابطه، حتی به صورت کلامی، میتواند اعتماد و صمیمیت را از بین ببرد و احساس درماندگی را تقویت کند. هیچگاه نباید به طرف مقابل خود بیاحترامی کنید. تحقیر، توهین، تمسخر و انتقاد مخرب، همگی رفتارهای سمی هستند که میتوانند رابطه شما را نابود کنند. اگر به طرف مقابل خود احترام نمیگذارید، نباید با او رابطه داشته باشید. سعی کنید همیشه با احترام و مهربانی با طرف مقابل خود صحبت کنید. احترام، یکی از پایههای اصلی یک رابطه سالم و پایدار است.







عالی بود
یادمه یه مدت تو رابطه ام همیشه حس میکردم داره مثل یه کشتی بی سکان فقط تو امواج میچرخه 😌 یه جاهایی فهمیدم مشکل از اینه که به جای حل کردن دعواها، همدیگه رو جر میدادیم و بعدم میگفتیم بگذریم! ولی اون خاطره های بد تو ذهن میمونه انگار…
خیلی وقتا فکر میکردم اگه یه کم بیشتر به حرفاش گوش میدادم شاید بعضی کدورت ها پیش نمیومد. مثلا یه بار کلی دلخور شده بودم از یه تصمیمش ولی نگفتم، بعدش حس میکردم دیگه دیره برای حرف زدن… اشتباه بزرگه این کار! 😅
همونی که میگفتند حرف حساب رو باید موقعش زد درسته…
حالا فهمیدم که بعضی وقتا بهش نگفته بودم کدوم چیزا برام مهمه و انتظار داشتم خودش بفهمه!!! اینطوری که فقط کلی ذهن خوانی بی فایده میشه…
یه چیز جالب: یاد گرفتم گاهی اصلا لازم نیست کلی حرف زد، یه بغل ساده خیلی از کدورت ها رو آب میکنه 🤗
#دردونه_های_رابطه