چرا گاهی در روابط احساس بیاعتمادی میکنیم؟
احساس بیاعتمادی در روابط، تجربهای دردناک و مخرب است که میتواند صمیمیت، آرامش و پایداری یک رابطه را به خطر اندازد. این احساس، صرفنظر از نوع رابطه (عاطفی، خانوادگی، دوستانه و غیره)، میتواند به دلایل مختلفی شکل بگیرد. درک این دلایل، گامی مهم در جهت ترمیم رابطه و ایجاد اعتماد دوباره است.
در ادامه، به 18 نکته اشاره میکنیم که میتوانند ریشه اصلی احساس بیاعتمادی در روابط باشند:
- ✅
تجربههای گذشته:
روابط آسیبزای قبلی، خیانت، و یا بیتوجهیهای مکرر، میتوانند اثرات عمیقی بر جای بگذارند و باعث شوند فرد در روابط جدید، با احتیاط و بیاعتمادی بیشتری عمل کند. - ✅
ناامنیهای شخصی:
کمبود اعتماد به نفس، احساس ناامنی در مورد ارزش و دوستداشتنی بودن خود، میتواند باعث شود فرد دائم نگران ترک شدن یا خیانت دیدن باشد. - ✅
سبک دلبستگی ناایمن:
افرادی که در کودکی سبک دلبستگی ناایمنی را تجربه کردهاند (مانند دلبستگی اجتنابی یا دوسوگرا)، ممکن است در بزرگسالی در برقراری روابط سالم و مبتنی بر اعتماد مشکل داشته باشند. - ✅
رفتارهای مشکوک:
دروغگویی، پنهانکاری، عدم شفافیت در رفتارها، و یا ارتباطهای پنهانی، به طور طبیعی باعث ایجاد بیاعتمادی میشوند. - ✅
عدم تعهد:
وقتی یکی از طرفین به رابطه متعهد نیست و به طور آشکارا نشانههای عدم تعهد را بروز میدهد، بیاعتمادی ایجاد میشود. - ✅
عدم صداقت:
صداقت، رکن اصلی هر رابطهای است. عدم صداقت، حتی در مسائل کوچک، میتواند به مرور زمان اعتماد را از بین ببرد. - ✅
غیبت و بدگویی:
صحبت کردن پشت سر دیگران، حتی در مورد افراد خارج از رابطه، میتواند باعث شود طرف مقابل احساس کند شما قابل اعتماد نیستید. - ✅
شک و تردیدهای بیاساس:
گاهی اوقات، بیاعتمادی ناشی از شک و تردیدهای بیاساس و خیالپردازیهای ذهنی است. - ✅
تفاوت در ارزشها:
اگر ارزشهای اصلی شما و طرف مقابل در تضاد باشد، ممکن است در درازمدت به مشکل بربخورید و احساس بیاعتمادی کنید. - ✅
عدم همدلی:
وقتی طرف مقابل نتواند احساسات و نیازهای شما را درک کند و با شما همدلی کند، احساس تنهایی و بیاعتمادی میکنید.

چرا گاهی در روابط احساس بیاعتمادی میکنیم؟ 18 نکته
1. تجربههای آسیبزای گذشته
آیا در روابط قبلی خود خیانت، دروغ یا بیوفایی را تجربه کردهاید؟ این تجربهها میتوانند اثرات عمیقی بر جای بگذارند و باعث شوند در روابط جدید نیز به طور ناخودآگاه احساس ناامنی و بیاعتمادی کنید.
این اثرات میتوانند به صورت ترس از تکرار الگوهای گذشته یا شک و تردید مداوم نسبت به نیت طرف مقابل ظاهر شوند.
حتی اگر شریک زندگی شما فردی کاملاً قابل اعتماد باشد، خاطرات تلخ گذشته میتوانند باعث ایجاد سد در برابر اعتماد شوند.
پردازش این تجربیات با کمک یک متخصص میتواند در بهبود این احساسات بسیار موثر باشد.
2. فقدان ارتباط شفاف و با صداقت
وقتی ارتباطات در یک رابطه مبهم، ناقص یا پر از پنهانکاری باشد، بیاعتمادی به راحتی میتواند ریشه بدواند. صداقت و شفافیت سنگ بنای اعتماد هستند.
اگر احساس میکنید که شریک زندگیتان از دادن اطلاعات کلیدی اجتناب میکند یا واقعیتها را پنهان میکند، احساس بیاعتمادی طبیعی است.
عدم توانایی در برقراری ارتباط باز و صریح در مورد احساسات، نیازها و نگرانیها میتواند باعث سوء تفاهم و شک شود.
سعی کنید فضایی امن و بدون قضاوت برای گفتگوهای با صداقت ایجاد کنید.
3. عدم تطابق رفتار با گفتار
اگر حرفهای شریک زندگیتان با اعمالش همخوانی نداشته باشد، این امر میتواند باعث ایجاد تردید و بیاعتمادی شود. مثلا اگر او دائماً وعدههایی میدهد که به آنها عمل نمیکند.
تناقض بین گفتار و عمل نشاندهنده عدم صداقت و بیتوجهی به احساسات شما است.
این عدم تطابق میتواند باعث شود که شما به انگیزهها و نیتهای او شک کنید.
به الگوهای رفتاری او دقت کنید و ببینید آیا بین حرفها و اعمالش هماهنگی وجود دارد یا خیر.
4. حسادت و رقابت
حسادت و رقابت در یک رابطه، به ویژه زمانی که به صورت ناسالم بروز کند، میتواند اعتماد را از بین ببرد. حسادت مداوم به روابط دوستانه یا شغلی شریک زندگی، نشان دهنده عدم اعتماد به نفس و احساس ناامنی است.
رقابت ناسالم نیز میتواند باعث ایجاد حسادت و بدبینی شود.
به جای حسادت و رقابت، سعی کنید روی نقاط قوت و ارزشهای خود تمرکز کنید و رابطه خود را با شریک زندگیتان تقویت کنید.
به خاطر داشته باشید که حسادت و رقابت، نشانههایی از مشکلات عمیقتر در رابطه هستند که باید به آنها پرداخته شود.
5. کنترلگری و سلطهجویی
رفتارهای کنترلگرانه و سلطهجویانه مانند تعیین اینکه شریک زندگیتان چه کسانی را ببیند، کجا برود یا چه بپوشد، نشاندهنده عدم اعتماد و احترام به فردیت او است.
این رفتارها میتوانند باعث احساس خفگی و سرکوب شوند و اعتماد به نفس و استقلال فرد را از بین ببرند.
کنترلگری و سلطهجویی، الگوهای رفتاری ناسالمی هستند که نیاز به بررسی و اصلاح دارند.
روابط سالم بر پایه احترام متقابل، آزادی و استقلال بنا میشوند.
6. عدم حمایت عاطفی
وقتی در زمانهای سخت و چالشبرانگیز، شریک زندگیتان از شما حمایت نمیکند یا به نیازهای عاطفی شما بیتوجه است، این امر میتواند باعث ایجاد احساس تنهایی و بیاعتمادی شود.
حمایت عاطفی شامل گوش دادن فعال، همدلی، و ارائه کمک و تشویق است.

عدم دریافت این حمایت میتواند باعث شود که شما احساس کنید شریک زندگیتان به شما اهمیت نمیدهد یا به رفاه شما علاقهمند نیست.
در مورد نیازهای عاطفی خود با شریک زندگیتان صحبت کنید و از او بخواهید که به شما در این زمینه کمک کند.
7. سوء استفاده (فیزیکی، عاطفی، کلامی)
هر نوع سوء استفاده، چه فیزیکی، چه عاطفی و چه کلامی، اعتماد را به طور کامل از بین میبرد و باعث آسیبهای روحی و روانی جبرانناپذیری میشود.
سوء استفاده نشاندهنده عدم احترام، خشونت و کنترل است.
اگر در رابطهای هستید که در آن مورد سوء استفاده قرار میگیرید، به دنبال کمک تخصصی باشید و برای خروج از این رابطه برنامهریزی کنید.
هیچکس نباید در رابطهای باشد که در آن مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
8. مقایسه با دیگران
مقایسه مداوم شما یا شریک زندگیتان با دیگران، میتواند احساس ناامنی و بیارزشی را ایجاد کند و در نتیجه به بیاعتمادی منجر شود. هیچ دو رابطهای شبیه به هم نیستند.
مقایسه باعث میشود که شما نقاط قوت و ویژگیهای منحصر به فرد خود و رابطه خود را نادیده بگیرید.
به جای مقایسه، روی قدردانی از آنچه که دارید و تلاش برای بهبود رابطه خود تمرکز کنید.
به خاطر داشته باشید که هر رابطهای چالشها و نقاط قوت خود را دارد.
9. شک و تردیدهای درونی
گاهی اوقات، بیاعتمادی ریشه در مشکلات درونی خودمان دارد، مانند اعتماد به نفس پایین، احساس ناامنی و یا ترس از رها شدن. این شک و تردیدها میتوانند باعث شوند که رفتارهای عادی شریک زندگیتان را به اشتباه تفسیر کنید.
این احساسات میتوانند باعث شوند که شما به طور مداوم به دنبال شواهدی برای اثبات بیاعتمادی خود باشید.
به جای تمرکز بر رفتار شریک زندگیتان، روی تقویت اعتماد به نفس و رفع ناامنیهای خود کار کنید.
مشاوره میتواند در شناسایی و حل این مشکلات درونی بسیار موثر باشد.
10. ارزشهای متفاوت
اگر شما و شریک زندگیتان ارزشهای بسیار متفاوتی داشته باشید، این امر میتواند باعث ایجاد تعارض و بیاعتمادی شود. مثلا اگر شما صداقت را بالاترین ارزش بدانید و شریک زندگیتان آن را چندان جدی نگیرد.
تفاوت در ارزشها میتواند باعث شود که شما به انگیزهها و رفتارهای او شک کنید.
در مورد ارزشهای خود با شریک زندگیتان صحبت کنید و ببینید آیا میتوانید به توافق برسید یا خیر.
در صورت عدم توافق، ممکن است لازم باشد در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید.
11. نادیده گرفته شدن نیازها
وقتی نیازهای شما در یک رابطه به طور مداوم نادیده گرفته میشود، این امر میتواند باعث احساس بیارزشی و بیاعتمادی شود. این نیازها میتواند شامل نیازهای عاطفی، جسمی، یا معنوی باشد.
نادیده گرفتن نیازها نشاندهنده عدم توجه و احترام به شما و احساسات شما است.
در مورد نیازهای خود با شریک زندگیتان صحبت کنید و از او بخواهید که به آنها توجه کند.
اگر نیازهای شما به طور مداوم نادیده گرفته میشود، ممکن است لازم باشد به دنبال راه حلهای دیگری باشید.
12. شبکههای اجتماعی و فضای مجازی
فعالیتهای مشکوک در شبکههای اجتماعی، مانند پنهان کردن پستها، ارتباط با افراد غریبه، یا ارسال پیامهای مبهم، میتواند باعث ایجاد شک و بیاعتمادی شود.
استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی و غفلت از رابطه واقعی نیز میتواند به بیاعتمادی دامن بزند.
در مورد انتظارات خود در مورد بهرهگیری از شبکههای اجتماعی با شریک زندگیتان صحبت کنید و سعی کنید تعادلی بین دنیای مجازی و دنیای واقعی ایجاد کنید.
به خاطر داشته باشید که شبکههای اجتماعی میتوانند هم به رابطه کمک کنند و هم به آن آسیب برسانند.
13. عدم تعهد
عدم تعهد به رابطه، چه به صورت آشکار و چه پنهان، میتواند باعث ایجاد احساس ناامنی و بیاعتمادی شود. این عدم تعهد میتواند به صورت عدم تمایل به سرمایهگذاری عاطفی، زمانی، یا مالی در رابطه ظاهر شود.
اگر احساس میکنید که شریک زندگیتان به طور کامل به رابطه متعهد نیست، با او در مورد این موضوع صحبت کنید.
تعهد، پایه و اساس یک رابطه پایدار و موفق است.
بدون تعهد، اعتماد نمیتواند شکل بگیرد.
14. اعتیاد (مواد مخدر، الکل، ، و غیره)
اعتیاد به هر نوع ماده یا رفتار مخرب، میتواند باعث دروغگویی، پنهانکاری، و بیتوجهی به نیازهای دیگران شود و در نتیجه اعتماد را از بین ببرد. اعتیاد یک بیماری است که نیاز به درمان دارد.
اگر شریک زندگیتان با اعتیاد دست و پنجه نرم میکند، او را تشویق کنید تا به دنبال کمک حرفهای باشد.
حمایت از فرد معتاد بسیار مهم است، اما به خاطر داشته باشید که شما مسئول درمان او نیستید.
در چنین شرایطی، محافظت از خود و سلامت روانتان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
15. مشکلات مالی
مشکلات مالی، مانند بدهیهای سنگین، پنهانکاری در مورد درآمد و هزینهها، یا عدم توافق بر سر نحوه مدیریت پول، میتواند باعث ایجاد تنش و بیاعتمادی در رابطه شود.
پول میتواند منبع استرس و درگیری در روابط باشد.
در مورد وضعیت مالی خود با شریک زندگیتان صادق باشید و با هم برای مدیریت پول برنامهریزی کنید.
مشاوره مالی میتواند در حل این مشکلات بسیار مفید باشد.
16. مسائل حل نشده گذشته
مسائل و درگیریهای حل نشده از گذشته، میتوانند مانند زخمهای باز در رابطه باقی بمانند و باعث ایجاد سوء تفاهم و بیاعتمادی شوند.
به جای نادیده گرفتن این مسائل، سعی کنید آنها را به طور کامل بررسی و حل کنید.
مشاوره زوجین میتواند در حل این مسائل بسیار موثر باشد.
17. فقدان صمیمیت
فقدان صمیمیت عاطفی و فیزیکی در یک رابطه، میتواند باعث احساس تنهایی، دورافتادگی، و بیاعتمادی شود. صمیمیت، فراتر از رابطه جنسی است و شامل احساس نزدیکی، همدلی، و درک متقابل است.








در طول سال های کارم بعنوان رواندرمانگر، بارها دیدم که ریشه بی اعتمادی در روابط گاهی از الگوهای ارتباطی غلطی میاد که از کودکی با ما همراه شدن. یه مراجعی داشتم که همیشه فکر می کرد همسرش داره بهش خیانت می کنه، درحالی که مشکل اصلی ترس عمیق از طرد شدن بود که از رابطه سرد پدر و مادرش نشات می گرفت.
خیلی جالبه که گاهی بی اعتمادی در رابطه اصلا ربطی به طرف مقابل نداره، بلکه از نداشتن مرزهای سالم ناشی میشه. یه بار یکی از مراجعام که مدام حس حسادت داشت، با تمرین روی عزت نفسش و تعیین حد و مرزهای عاطفی، تونست این احساسات منفی رو کنترل کنه.
گاهی هم مشکل از عدم تطابق انتظاراته. مثل زوجی که با هم کار می کردن و یکی انتظار داشت طرف مقابل همیشه در دسترس باشه، درحالی که اون یکی نیاز به فضای شخصی داشت. این تفاوت ها اگر مدیریت نشه میتونه به بی اعتمادی ختم بشه.
📌یادم میاد یه مراجعی داشت که فکر می کرد شریکش داره ازش سوء استفاده مالی می کنه، اما بعد از صحبت کردن فهمیدیم ترس از وابستگی مالی داره که از گذشته همراهش بوده.
🚦یه چیز دیگه که خیلی مهمه اینه که بعضی ها فکر می کنن بی اعتمادی فقط بخاطر خیانت یا دروغه، درحالی که گاهی عدم صداقت عاطفی هم میتونه همین اثر رو داشته باشه. مثل وقتی که کسی ترس ها و نیازهاش رو پنهان می کنه و طرف مقابل حس می کنه چیزی رو ازش مخفی می کنند.
فقط یه نکته کوچولو دیگه… گاهی اوقات ما تو رابطه آنقدر دنبال نشانه های خطر می گردیم که خودمون تبدیل به منبع بی اعتمادی می شیم. مثل وقتی که با بررسی مداوم گوشی طرف مقابل، در واقع داریم فضای رابطه رو مسموم می کنیم.